
میخواهید کارکنانتان حقیقتاً به کارشان اهمیت دهند؟ اول شما باید حقیقتاً به آنها اهمیت دهید.
چه چیزی باعث میشود که یک شغل به چیزی بیشتر از فهرستی از وظایف تبدیل شود؟
اهمیت دادن.
حقوق مهم است. مزایا هم مهم است؛ اما حقوق و مزایا حداقل چیزی است که مورد انتظار است؛ زمانی کارکنان فراتر از حد انتظار عمل میکنند که احساس کنند به یک تیم تعلق دارند، یک هدف والا را دنبال میکنند و با افرادی کار میکنند که به عنوان یک فرد به آنها اهمیت میدهند نه یک کارمند صرف. زمانی که چنین چیزی رخ میدهد، کارکنان با کمال میل میخواهند سر کارشان حاضر شوند و کار برایشان لذتبخشتر و پرارزشتر است.
زمانی که ما به کار خود اهمیت میدهیم کار برایمان معنا پیدا میکند.
میخواهید کارکنانتان به کسبوکار شما اهمیت دهند؟ اول شما باید به آنها اهمیت دهید و با این کارها میتوانید آن را نشان دهید:
1) آزادی دادن به افراد
وجود سیستمهای دقیق در سازمان مهم است، اما افراد تجربههای منحصربهفرد خود را خلق میکنند. شرکتهای هوشمند به کارکنانشان اجازه میدهند خودشان باشند. مثلاً میتوان رهنمودهای کلی را تعیین کرد و سپس به کارکنان اجازه داد با رعایت آنها فردیت خود را در کارها ابراز کنند.
اختیار دادن مهم است، اما مسئولیتپذیری واقعی زمانی حاصل میشود که فرد برای درست انجام دادن کار تشویق و توانمند شود – البته درست انجام دادن کار به شیوهای که خود فرد احساس میکند بهترین است.
کاری را بر عهده من قرار بده و من انجامش خواهم داد. بگو که آن کار متعلق به من است و خود تصمیم بگیرم چگونه بهتر است آن را انجام دهم و من آن را با آغوش باز خواهم پذیرفت. من اهمیت خواهم داد زیرا که به من اعتماد کردهای.
و من نیز به تو اعتماد خواهم کرد.
2) مشخص کردن انتظارات منطقی
تنها یک چیز بدتر از مورد انتقاد واقعشدن برای انجام دادن کاری است که فکر میکردید قرار بوده است انجام دهید: ندانستن این که چه کاری انجام دهید.
درحالیکه ممکن است کمی ضد و نقیض به نظر برسد، آزادی عمل مهم است اما انتظارات اساسی و قابلفهم هم مهم هستند. شرکتهای خوب بهترین شیوهها را تعیین و ابلاغ میکنند. شرکتهای فوقالعاده تقریباً به صورت طبیعی بهترین شیوهها را نهادینه میکنند، زیرا که کارکنانشان به راحتی درک میکنند چرا یک سری تصمیمات و اصول خاص منطقی است.
زمانی که یک رهنمود یا فرایند را شکل میدهید، چهار برابر زمانی را که صرف توصیف چیستی آن میکنید صرف توصیف چرایی آن کنید.
به من بگو چه کاری کنم و من انجامش خواهم داد. به من بگو چرا و من آن را با آغوش باز خواهم پذیرفت و طی این فرایند به مراتب برایم بیشتر اهمیت خواهد داشت که آن را به خوبی انجام دهم.
3) یک حس تیمی حقیقی ایجاد کردن
به هر مسابقه شنا یا دو و میدانی بروید این اتفاق را مشاهده خواهید کرد: افراد در مسابقههای امدادی سریعتر شنا میکنند یا میدوند تا در رویدادهای انفرادی. آنها میدانند که افراد دیگر به آنها تکیه کردهاند – و نمیخواهند آنها را ناامید کنند.
هر کسی دوست دارد آن حس کار تیمی و روح همبستگی را که گروهی از افراد را به یک تیم واقعی تبدیل میکند، احساس کند. برای این کار لازم است نشان دهید چگونه تلاش هر فردی بر افراد دیگر، هم در سطح تیم و هم به طور گستردهتر در سراسر شرکت، تأثیر میگذارد.
شرکتهای فوقالعاده به کارکنان کمک میکنند دریابند چگونه تلاشهای آنها بر دیگران، به خصوص به شکلی مثبت، تأثیر میگذارد. ما همه برای رئیس خود سخت کار میکنیم، اما برای افرادی که در کنار ما هستند سختتر کار میکنیم – به خصوص اگر بدانیم آنها روی ما حساب کردهاند.
4) یک حس هدفمندی خاص را پرورش دادن
درست همان طور که همه ما میخواهیم احساس کنیم جزئی از یک تیم هستیم، همه ما دوست داریم احساس کنیم جزئی از چیزی بزرگتر از خودمان هستیم.
این که احساس کنیم یک هدف واقعی داریم با این آغاز میشود که بدانیم به چه چیزی باید اهمیت دهیم و مهمتر از آن چرا باید اهمیت دهیم.
شرکت شما از قبل هدفی برای خود دارد (اگر ندارد، پس چرا کسبوکار راه انداختهاید؟) اما یک قدم فراتر روید و اجازه دهید کارکنانتان چند هدف برای خود، برای مشتریان یا اجتماع قرار دهند.
ممکن است به این نتیجه برسید آن چه آنها به آن اهمیت میدهند چیزی باشد که شما به آن اهمیت میدهید – و در این فرایند شرکت شما را حتی بهتر کند.
5) تشویق کردن افراد به ابراز ایدههای اصیل
هر کارمندی ایدههایی دارد و یکی از تفاوتها بین کارکنانی که اهمیت میدهند و کارکنانی که اهمیت نمیدهند این است که آیا آنها اجازه دارند ایدههای خود را به اشتراک بگذارند و این که آیا ایدههای آنها جدی گرفته میشود. ایدههای من را بدون هیچگونه بررسی رد کن و من بلافاصله خود را عقب خواهم کشاند.
شرکتهای فوقالعاده فقط صندوقهای پیشنهادات در راهروهای خود قرار نمیدهند. آنها پرسشهایی هدفمند و باز مطرح میکنند. آنها نمیگویند، «آیا بهتر است این یا آن کار را کنیم؟» آنها میگویند، «به نظر شما چگونه می توانیم این را بهتر کنیم؟» آنها به آرامی کاوش میکنند. آنها به کارکنان کمک میکنند با آسودگی خاطر راههای جدیدی را برای انجام کارها پیشنهاد دهند.
و زمانی که ایدهای امکانپذیر نیست، آنها همیشه وقت کافی را صرف توصیف چرایی آن میکنند – که اغلب باعث میشود کارکنان حتی یک ایده بهتر را مطرح کنند.
کارکنانی که ایدههای خود را مطرح میکنند به وضوح به شرکت خود اهمیت میدهند زیرا که میخواهند آن را بهتر کنند. اطمینان حاصل کنید به ایدههای آنها بها داده میشود و در نتیجه حتی بیشتر اهمیت خواهند داد، چون دیگر آن شرکت تنها متعلق به شما نیست – آن شرکت همه شماست.
6) نگاه انسانی به کارمندان داشتن
ما همه آرزو داریم با افرادی کارکنیم که مورد ستایش و احترام ما هستند.
و ما همه آرزو داریم از سوی افرادی که با آنها کار میکنیم مورد تحسین و احترام قرار گیریم. ما میخواهیم به ما فقط به دید یک سمت یا نقش نگاه نشود. ما میخواهیم به عنوان یک فرد نیز دیده شویم.
به این دلیل است که یک واژه محبتآمیز، یک صحبت کوتاه درباره خانواده، یک گفتگوی مختصر درباره مسابقهای که به تازگی در آن شرکت کردهام یا سفری که به تازگی رفتهام – تمام آن لحظات بینهایت مهمتر از هر جلسه یا ارزیابی عملکرد است.
من زمانی به تو اهمیت میدهم که تو به من اهمیت میدهی – و بهترین شیوه این که اهمیت دادن خود را به من نشان دهی این است که از طریق حرف و عمل خود نشان دهی به عنوان یک فرد و نه فقط یک کارمند برای من ارزش قائل هستی.
7) برخورد عادلانه و نه لزوماً برابر با هر کارمندی داشتن
هر کارمندی متفاوت است. برخی به یک سقلمه نیاز دارند. دیگران نیاز دارند اعتماد به نفسشان به طور مستمر تقویت شود. برخی دیگر هم گهگاه به یک اردنگی نیاز دارند!
برخی از کارکنان استحقاق آزادی بیشتر را از خود نشان دادهاند. برخی دیگر اینگونه نیستند.
برخورد برابر با همه افراد همیشه برخورد عادلانه محسوب نمیشود. کارکنان از خود اهمیت و دلسوزی به مراتب بیشتری نشان خواهند داد زمانی که بدانند پاداش یا تنبیه آنها، تحت شرایط غیرعادی، مبتنی بر آن چیزی است که حقیقتاً درست است، نه آن چیزی که روی کاغذ نوشته شده است.
8) گهگاه عشق پدرانه از خود بروز دادن
حتی بهترین کارکنان هم اشتباه میکنند. حتی بهترین کارکنان هم انگیزه خود را از دست میدهند.
حتی بهترین کارکنان هم گهگاه به بازخورد سازنده نیاز دارند. حتی گاهی لازم است آنها را با واقعیت رودررو کنید تا دریابند نه تنها شرکت را از خود ناامید و دلسرد کردهاند بلکه مایه سرافکندگی خودشان نیز شدهاند.
ممکن است در همان لحظه آن کارمند فوقالعاده از کمی عشق پدرانه احساس نفرت کند، اما در طول زمان در خواهد یافت که شما آن قدر برای او اهمیت قائل بودهاید که میخواهید او به اهداف و رویاهای خود دست پیدا کند.
9) به طور مستمر در جمع مورد ستایش قرار دادن
درست همان طور که هر کارمندی اشتباه میکند، هر کارمندی هم چیزی را درست انجام میدهد. (بله حتی آن بدترین کارمندتان.)
این بدین معنی است که هر کارمندی این استحقاق را دارد که تا حدی مورد ستایش قرار گیرد. پس این کار را انجام دهید. به دنبال دلایلی باشید تا آنهایی را که عملکرد متوسطی دارند مورد تحسین قرار دهید. راههایی پیدا کنید تا آن افرادی را که به نسبت عملکرد ضعیفی دارند تحسین کنید. گاهی اوقات همین اندک تمجید و ستایش در جمع کافی است تا عملکرد کارمندی را به کلی تغییر دهد. برخی تمایل دارند آن احساس را دوباره تجربه کنند؛ برخی دیگر هم میخواهند اثبات کنند حقیقتاً سزاوار برخورد شما هستند.
تمجید و ستایش در جمع نشان میدهد که شما اهمیت میدهید و این خود دلیل کافی برای این کار است – اما این کار همچنین دلیل دیگری برای کارکنان خواهد بود تا به کاری که میکنند حقیقتاً اهمیت دهند.
10) خلق فرصتها
چه زمانی یک شغل برای فرد چیزی بیشتر از فقط یک شغل نیست؟ زمانی که هیچ شانسی وجود ندارد آن شغل به چیزهای بیشتر و بزرگتری منجر شود، چه در شرکت یا حتی خارج از آن. زمانی که هیچ امیدی وجود ندارد، کار فرد فقط یک شغل است.
هر کارمندی هر روز صبح با امید آیندهای بهتر از خواب بر میخیزد. به آنها در راه خلق مسیری به سوی آن آینده کمک کنید تا نشان دهید اهمیت میدهید.
شرکتهای خوب فرض میگیرند کارمندان زمانی که شرکتشان رشد میکند خودبهخود سود خواهند برد. شرکتهای فوقالعاده درک میکنند خلق آیندهای بهتر برای شرکت مستقیماً وابسته به خلق آیندهای بهتر برای کارکنانشان است.
اول نشان دهید که حقیقتاً به کارکنانتان اهمیت میدهید؛ تنها آن زمان است که آنها هم حقیقتاً به شرکت شما اهمیت خواهند داد و در این حالت همه پیروز خواهند بود.
منبع: Inc
(367)
سلام
سایت بسیار خوبی را راه اندازی نموده اید
امیدوارم بروزرسانی آن مستمر باشد و پس از مدتی از کار نیافتد (مانند بسیاری از پروژه های ناتمام در ایران)
خوشحال می شوم با شما آشنا شوم و اگر کمکی از من برمی آید انجام دهم.
با آرزوی موفقیت بیشتر برای شما
آقای فوائدی عزیز، با سپاس از نظر لطفتان، در زمینه همکاری در جواب ایمیلی که ارسال کردید به آن پاسخ داده شد
موفق و پیروز باشید